سخنان اخير دکتر روحاني در جمع مردم زنجان و تأکيد ايشان به وجود اصل مذاکره و تعامل سازنده ! در کربلا با شخصي فاسق همچون يزيد افکار عمومي را در بهت و حيرت قرار داده است ،راقم اين سطور به عنوان طلبه اي کوچک هر چه جملۀ جناب رئيس جمهور رامورد بررسي قرار دادم ليکن در نهايت به تضاد آشکار اين نظريه با واقعيت هاي حماسۀ عاشورا و آموزه هاي امام حسين(ع)رسيدم.
به گزارش خبرنگار سلام لردگان، متن کلام دکتر روحاني در جمع مردم زنجان اينچنين است:«درس کربلا درس تعامل سازنده و مذاکره در چارچوب منطق و موازين مي باشد»،ايشان براي اثبات مدعاي خودملاقات امام حسين(ع)و عمر بن سعد را در شب تاسوعا به عنوان نمونۀ مذاکره و تعامل سازنده ذکر نمود! ليکن شايسته بود رئيس محترم جمهوري براي اثبات مدعاي خود ادلۀ قوي تري ارائه مي کرد تا بتواند مقولۀ ديپلماسي مذاکره را با دشمنان اسلام موجه تر جلوه دهد اما دريغ از استدلال قوي و موثق.
در تشريح ضعف مصداق ذکر شده از سوي رئيس محترم جمهور گفتني ها بسيار است ليکن براي نمونه بايد گفت در ماجراي ملاقات امام و عمر بن سعد به هيچ عنوان موضع مذاکره مطرح نيست بلکه رويکرد پند و نصيحت و اصرار امام حسين (ع) بر هدايت دشمنان مطرح است در حالي که ماهيت مذاکره با پند و نصيحت متفاوت است .
در تاريخ واقعۀ کربلا آمده است امام خطاب به عمر بن سعد فرمود: اي پسر سعد آيا با من مقاتله مي کني در حالي که بازگشت تو به سوي اوست از خدا هراسي نداري؟
من فرزند کسي هستم که تو بهتر مي داني!آيا تو اين گروه ها را رها نمي کني تا با ما باشي؟اين موجب نزديکي تو به خداست...در ادامه و پس از بهانه گيري هاي عمر بن سعد در عدم الحاق به لشگر حق،امام حسين(ع) فرمود:خداوند جان تو را به زودي در بسترت بگيرد و تو را در روز قيامت نيامرزد... 1.
گفت و گوي مذکور به روشني بيانگر اين نکته است که رويکرد امام بر مبناي پند و نصيحت استوار بوده است لذا اين رويکرد امام (ع) با ماهيت مذاکره و تعامل سازنده مورد نظر جناب آقاي روحاني تفاوت بسيار دارد،بلکه بايد گفت عاشورا مملو از آموزه هاي استبداد ستيزانۀ امام حسين(ع) است زيرا تعامل سازنده با فردي لعين به نام يزيد بي معناست از اين رو امام حسين(ع)مي فرمايد:حيات ديني و معنوي با وجود حاکم ستمگر ديگر جائي ندارد «:«علي الاسلام السلام،اذا قد بليت الأمه براع مثل يزيد»2 .
اين فرمايش امام يعني مواجهۀ با يزيد از حد و حدود تعامل و مذاکره گذشته است و تهديد کيان جامعه و دين از سوي حکومت فاسد يزيد به نحوي است که تنها بايد با مولفۀ مبارزه و حماسه آفريني و ترجيح دادن مرگ باعزت و شهادت در راه خدا بر زندگي ذليلانه با ظالم ستمگر به حيات اسلام و دين اقدام نمود.
از اين رو امام حسين(ع) با تأکيد بر ضرورت ستيز با ستمگر مي فرمايد: :«فالموت في حياتکم مقهورين و الحياه في موتکم قاهرين»3 زندگي اين است که بميريد ولي فائق باشيد و مردن اين است که زنده باشيد ولي خوار و ذليل.
سياق اين جملات نوراني امام حسين(ع) مويّد رويکرد امام مبني بر حماسه و مبارزه است نه مذاکره و تعامل سازنده بي هدف و غير سودمند ،زيرا تعامل غير سودمند و غبدون تأثير گذاري سازنده نخواهد بود که در کربلا موارد متعددي از بي احترامي لشکريان بزيد را نسبت به موعظه هاي امام(ع) را شاهد بوديم، زيرا کربلا نماد تقابل حق محض و باطل محض بود از اين رو نصيحت ها ي امام نيز براي لشکر يزيد که در بطلان محض قرار داشتند تأثير ي دروجود پليد آنها نداشت زيرا درجۀ شقاوت لشگريان يزيد در حد و اندازه اي بود که آنها براي دست يابي به نفسانيات دست به هر اقدامي ميزند لذا نظريۀ تعامل سازنده در کربلا بيشتر شبيه يک ادعاست تا واقعيت!
هم چنين در نقد سخنان جناب دکتر روحاني بايد اين پرسش را مطرح نمود چرا حضرت در روز اول ورود به کربلا صحبت از شهادت طلبي و اشتياق در ديار گذشتگان را مطرح نمود.
بررسي اجمالي فرمايشات نوراني امام حسين(ع) به وضوح نشان مي دهد درس کربلا درس تقابل و مبارزه و حماسه است نه مذاکره و تعامل سازنده غير هدفمند.
لازم به ذکر است رعايت نسبت بين مذاکره و تعامل سازنده بين طرفين امري ضروري است ليکن در کربلا يک سو امام امت و هدايت گر جامعه قرار دارد و در سوي ديگر لعين ترين و پست ترين فرد در جهان اسلام، در کلام امام حسين(ع) نيز يزيد به عنوان بزرگترين منکر جهان اسلام ياد شده است لذا تعبير تعامل سازنده در کربلا از سوي جناب آقاي روحاني را مي توان به عنوان اشتباه استراتژيک ايشان در واقعۀ کربلا دانست که نه تنها با واقعيات کربلا و حماسۀ عاشورا همخواني ندارد بلکه با نص صريح نوراني امام حسين(ع) نيز به هيچ عنوان تطابق ندارد.
ظاهراً به زعم ايشان مذاکره با دولت جنايتکار آمريکا و ديگر قدرت هاي استکباري با برچسب بازي برد برد مي تواند پيشرفت را براي نظام به ارمغان داشته باشد،اين در حالي است که هر عقل سليمي با مراجعه به نص صريح روايات از ائمۀ اطهار به ويژه امام حسين (ع)، رويکرد نفي مذاکره با چنين قدرت هاي شيطاني را استنباط خواهد کرد لذا ارائۀ تئوري و نظر خلاف فرمايشات امام حسين(ع) بسيار عجيب به نظر مي رسد.
از اين رو شايسته است رئيس جمهور محترم با بهره گيري از منابع تاريخي معتبر از طرح نظرياتي مغاير با واقعيات کربلا و القاء نظرات شخصي در اين امر اجتناب نمايند.
[1] بحارالانوار ج44ص388
[2] بحارالانوار ج44 ص213
[3] همان
پايان ياداشت / مهدي نجفي